دانلود تحقیق درمورد نقش عملكرد تحصيلي در اعتماد به نفس
با دانلود تحقیق در مورد نقش عملكرد تحصيلي در اعتماد به نفس در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق نقش عملكرد تحصيلي در اعتماد به نفس را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق نقش عملكرد تحصيلي در اعتماد به نفس ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد نقش عملكرد تحصيلي در اعتماد به نفس
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:43 صفحه
قسمتی از فایل:
موفقيت يا شكست تحصيلي همانطور كه از عوامل مختلفي چون نظام آموزشي، سازمان مدرسه و عوامل آن چون كتاب، معلم، مدير و نيز خانواده و ويژگيهاي شخصي و فردي دانش آموزان ريشه مي گيرد آثار و پيامدهاي مختلفي را نيز در ابعاد اجتماعي و فردي بر جاي مي گذارد. موضوع اين مقاله بررسي پيامدهاي فردي و روانشناختي موفقيت يا شكست تحصيلي در روحيه و عزت نفس دانش آموزان است. باهم مي خوانيم.
عزت نفس كودك قبل از هر چيز ابتدا در محيط زندگي اش پي ريزي مي شود اما در مدرسه و كلاس درس است كه نسبت به توانايي هاي خود و اينكه چگونه پيشرفت كند آگاهي مي يابد. به طور معمول يك كودك تا سن ۱۸ سالگي حدود ۵ هزار ساعت از وقت خود را در مدرسه مي گذراند و طي اين مدت عقايد يا عادات خاصي كسب مي كند.
نحوه آموزش كودكان بسيار مهم تر از چيزي است كه بايد بياموزند. نگرش كودك نسبت به يادگيري و مخصوصاً توانايي هايش اثر بسيار مهمي روي اعتماد به نفس و در نتيجه آينده اش دارد بنابراين توجه و نوع رفتار والدين و معلم هاي مدرسه در اين زمينه از اهميت خاصي برخوردار است.
هدف از يادگيري
داشتن تصور خوب از خود نياز طبيعي هر كودك است و براي برآورده شدن اين نياز، كودك بايد به اين باور برسد كه مي تواند كارها را به خوبي و با موفقيت انجام دهد. اما مفهوم موفقيت و شكست پيچيده است و با نگرش هاي متفاوتي بررسي مي شوند. در يك كلاس درس خوب والدين بايد انتظار داشته باشند كه كودك شان پنج چيز اساسي زير را بياموزد:
۱ _ به دقت انجام دادن كارها و يادگيري مهم است.
۲ _ براي موفق شدن معيارهايي در نظر بگيرد بدين معنا كه مفهوم درست انجام دادن كارها را درك كند و بتواند قضاوت كند كه تا چه اندازه كارهايش را به خوبي انجام مي دهد.
۳ _ بايد چه انتظاري از خود داشته باشد و نسبت به توانايي هايش مثبت فكر كند.
۴ _ موفقيت و پيشرفت را نتيجه مستقيم تلاش و پشتكار خود بداند.
۵ _ و اينكه موفقيت هاي فردي اش ارزش اجتماعي دارند.
در مدرسه وجود تكاليف و برنامه هاي متفاوت و رقابت بين كودكان و ارزيابي مداوم آنها آگاهي كودك را نسبت به توانايي هايش افزايش مي دهد و او را نسبت به قضاوت هاي ديگران نگران مي كند. با روش هاي زير مي توانيم او را حمايت كنيم و اجازه ندهيم اين ويژگي هاي مدرسه روحيه او را تضعيف كند:
۱ _ به او بقبولانيم كه موفق شدن در مدرسه تلاشي جالب و هيجان انگيز است نه صرفاً محك زدن تواناهايي او.
بيشتر كودكان وقتي تصور مي كنند مجبورند توانايي هاي خود را ثابت كنند نگران مي شوند و ما نبايد آنها را در اينگونه موقعيت ها قرار دهيم. مثلا، به جاي اينكه به او بگوييد: «ببينم در رياضي چقدر مهارت داري» (كه در اين حالت كودك احساس مي كند تحت بررسي موشكافانه اي قرار گرفته است) بگوييد: «چرا اين مسائل رياضي را امتحان نمي كني؟» (بدين وسيله اين پيام را به كودك مي رسانيد كه فعاليت هاي متفاوت، توانايي هاي ذاتي نيستند بلكه آنها را بايد آزمود.)
۲ _ هرگز استعداد يا توانايي كودك را به طور كلي مورد قضاوت قرار ندهيد.
بايد از برچسب زدن روي توانايي هاي كودك مان بپرهيزيم (مثلا، «در خواندن ضعيف است.» يا «در فهم رياضي كند است» يا «در ورزش دست و پا چلفتي» است.)
و براي اينكه تمايل به يادگيري در كودك را زنده نگهداريم بايد به او بياموزيم چگونه توانايي هاي خود را مهار كند و درك كند با كمك تلاش و كوشش مي تواند توانايي ها و استعدادهايش را توسعه بخشد. مثلا به جاي اينكه بگوييد: «فكر مي كنم رياضي كار تو نباشد.» يا «در خواندن استعداد ذاتي نداري.» (كه بدين ترتيب فكر مي كند در اين موارد توانايي ندارد) بگوييد: «به نظر مي رسد اين مسائل رياضي برايت دردسرساز هستند.» يا «خواندن اين متن مشكل است، مگر نه؟» (در اين صورت كودك اين پيام مشخص و ساده را دريافت مي كند كه صرفاً آن وظيفه يا كار خاص مشكل است.) پيام ديگري كه دريافت مي كند اين است: «محدوديت هاي او دائمي نيستند و اگر چه همه توانايي هايش به بهره برداري نمي رسند اما با تلاش مي تواند آنها را توسعه دهد.» وقتي كودكان استعداد را مهار شدني بدانند در كسب اهداف شان موفق مي شوند.
تشويق كودك به برگزيدن معيارهايي براي عملكردهايش
اغلب والدين تمايل دارند كودك شان را از هر نوع انتقادي حمايت كنند و يا تصور مي كنند هر كاري كه او انجام مي دهد «محشر» است. اين گونه تفكر نسبت به كودك او را عملا دلسرد كرده و از توانايي هايش در انتخاب معيارهاي عملكرد درست مي كاهد و به تدريج درخصوص مفهوم «خوب انجام دادن كارها» گيج مي شود.