دانلود تحقیق درمورد زندگي نامهي پيامبر اعظم
با دانلود تحقیق در مورد زندگي نامهي پيامبر اعظم در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق زندگي نامهي پيامبر اعظم را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق زندگي نامهي پيامبر اعظم ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد زندگي نامهي پيامبر اعظم
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:9 صفحه
قسمتی از فایل:
فهرست صفحه
تولد كودكي پيامبر (ص) ............................................................................................ ( 1)
پيامبر به دنيا ميآيد. .................................................................................................. ( 3 )
محمد (ص) در كنار پدر بزرگ ................................................................................... ( 5 )
سفر پدربزرگ ............................................................................................................ ( 7 )
زندگي مشترك............................................................................................................ ( 9 )
وحي .......................................................................................................................... ( 11 )
« تولد و كودكي پيامبر »
بعد از ازدواج، عبدالله چند ماهي در كنار همسرش آمنه ماند تا آنكه زمان مسافرت او يه شام فرا رسيد.
قريش در محيط بياباني مكه از راه تجارت كالا به سرزمين شام زندگي ميكرد. عبدالله دوست نداشت كه مردم خيال كنند او به خاطر آن كه فرزند عبدالمطلب، بزرگ خاندان قريش است ميخواهد از اين سفر شانه خالي كند. بدون شك پس از مسافرت دوباره اين فرصت را مييافت كه در كنار همسر خود باشد ... از اين رو عبدالله تصميم گرفت در مسافرت شام همراه كاروان باشد. با آمنه خداحافظي كرد، او را با درد جدايي و تنهايي كه خيلي زود فرار رسيده بود، تنها گذاشت و راهي شام شد.
در مسير كاروان به سوي شام، هوا بسيار گرم و صحرا بسيار سوزان بود و عبدالله رنج بسياري كشيد؛ اما با پايداري و استواري كاروان را به پيش راند تا به بازار شام رسيدند. عبدالله بي آنكه استراحت كند، به خريد و فروش كالا پرداخت. او تصميم داشت هر چه زودتر اين مأموريت را به پايان رساند و نزد همسر خود باز گردد ... در مسير بازگشت بود كه عبدالله احساس سرگيجه و سستي كرد بسيار ميكوشيد تا خود را آرام كند؛ اما كمكم دچار تب و لرز شديد شد و به تدريج رنگش پريد.
همراهان تصميم گرفتند صبر خود را به طرف مكه بازگردانند. عبدالمطلب بيدرنگ به فرزندش حادث دستور داد كه به كاروان او كمك كنند و او را به خانه بياورند تا پدر او را معالجه كند و بتواند از او مراقبت كند. حادث داغ غم و اندوه را در چهره همگان ديد و فهميد كه برادرش عبدالله در گذشت. عبدالمطلب با چند مرد همراهش به سوي خانهي آمنه رفت. هنگامي كه آمنه گامهاي سست عبدالمطلب و چهرههاي رنگ پريده همراهانش را ديد، بر خود لرزيد و دستش را روي قلبش گذاشت. آمنه هراسان گفت: پدر ... خداوند عمرت دهد .......... بعد از او فقط تو را دارم ... تنها اميدم به توست. عبدالمطلب خود را به خانهي كعبه رساند تا اندوه خود را با خداوند باز گويد و از او بخواهد تا سنگيني اين داغ را براي عروس بيوهاش سبك گرداند.